صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۷۳۴: کی به عاشق بوسه آن لعل لب میگون دهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی به عاشق بوسه آن لعل لب میگون دهد؟ نیست ممکن گوهر شاداب نم بیرون دهد شکوه از دل کی تراود تا نگردد دل دو نیم؟ چون زبان خامه شق گردد سخن بیرون دهد هر که آب از چشمه سار بی نیازی خورده است آب گوهر در مذاقش تلخی افیون دهد پیش چرخ بی مروت آبروی خود مریز این سبوی کهنه هیهات است نم بیرون دهد بر نیارد سرمه دان دریاکشان را از خمار دیده آهو چه تسکین دل مجنون دهد؟ خلق مجنون را نسازد تنگ، جوش دام و دد کوه را دیوانگی پیشانی هامون دهد نیست بوی گل دماغ آشفتگان را سازگار ما و دامان بیابانی که بوی خون دهد عالم امکان، کف بحر پر آشوب فناست پشت بر دیوار آسایش کس اینجا چون دهد؟ هر که دریابد نشاط باده تلخ فنا بوسه بر لبهای خنجر چون لب میگون دهد لقمه چرب از برای خاک سامان می کند هر که را گردون دون، جمعیت قارون دهد گفتم از زرکار من چون زر شود، غافل که چرخ چون گل رعنا مرا از کاسه زر خون دهد حکمت اندوزی که شد گوهرشناس وقت صاف بوسه ها بر پای خم مانند افلاطون دهد زان خوشم صائب به نان جو که بر خوان جهان نعمت الوان ثمر غمهای گوناگون دهد صائب تبریزی