صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۶۲: گر به ظاهر حسن میل آرمیدن می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به ظاهر حسن میل آرمیدن می کند راست چون آهو نفس بهر رمیدن می کند گر چمن پیرا کند منع تماشایی بجاست در گلستانی که دیدن کار چیدن می کند چشم ازان سیب ذقن در پرده شرم آب ده کز نگاه گرم، انداز چکیدن می کند زانفعال قامت او سرو با آن سرکشی بر زمین از سایه مشق خط کشیدن می کند گرچه صددل هست چون تسبیح در هر رشته اش دل به زلفش جای خود باز از تپیدن می کند از مکیدن تشنگی را کم اگر سازد عقیق تشنه را سیراب لعل او به دیدن می کند در کهنسالی ندارد بد گهر دست از ستم ترک خونریزی کجا تیغ از خمیدن می کند؟ شکوه از قسمت ندارد جز پشیمانی ثمر شیر را خون طفل از پستان گزیدن می کند زاهد خشکی که می لافد ز تأثیر نفس تیغ چوبینی است تهدید بریدن می کند هست در میزان بینش هر سبک مغزی گران برگ کاهی چشم را منع از پریدن می کند از تأمل می شود گفتار صائب بی گره باده ناصاف را صافی چکیدن می کند صائب تبریزی