صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۵۴۱: با خیال دوست هر کس مجلس آرایی کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با خیال دوست هر کس مجلس آرایی کند گرچه با معشوق باشد یاد تنهایی کند تخته مشق حوادث می شود هر پاره اش کشتی آن را که شور عشق دریایی کند پنبه داغش بود ناف غزالان ختن هر که را زنجیر زلف یار سودایی کند رقعت الحبیب کلیم الله با مردم نکرد آنچه رخسار تو با چشم تماشایی کند شیشه خالی نمی گردد نفس را سنگ راه ناله من تا چه با گردون مینایی کند قبله ذرات عالم می شود چون آفتاب پیش خاک تیره هر کس جبهه فرسایی کند خاک را ته جرعه اش چون طور در رقص آورد عشق دریا دل چو عزم باده پیمایی کند می شود از سنگ طفلان استخوانم توتیا تا دل دیوانه من خو به رسوایی کند می گذارد داغ محرومی به دل آیینه را سیر حسن خود گر از چشم تماشایی کند عشق بر هم می زند هنگامه تدبیر عقل پیش صرصر، پشه چون عزم صف آرایی کند؟ قمریان از شهپر خود اره بر پایش نهند سرو اگر پیش قدش اظهار رعنایی کند عندلیبان خرده گل را بر آتش افکنند کلک صائب هر کجا هنگامه آرایی کند صائب تبریزی