صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۲۵: موج سراب دنیا، شمشیر آبدارست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
موج سراب دنیا، شمشیر آبدارست آبش لعاب افعی، خارش زبان مارست خمیازه نشاط است گلهای خنده رویش سر جوش باده او ته جرعه خمارست تاجش به دیده عقل کیلی است عمرپیما تختش به چشم عبرت کرسی زیر دارست چون کوه پایدارست درد گران رکابش عمر سبک عنانش چون برق در گذارست پیداست تا چه باشد الوان نعمت او جایی که شیر مادر خون نقابدارست چون سگ گزیده از آب وحشت کند ز دنیا آیینه بصیرت آن را کی بی غبارست گرد کدورت از دل بی اشک برنخیزد روشنگر وجودست چشمی که اشکبارست از خلق خوش توان شد در چشم خلق شیرین صبح گشاده رو را انجم زر نثارست در گوهر آب گوهر در بحر می کند سیر واصل بود به جانان جانی که بیقرارست از خود کناره گیران صائب مدام شادند پیوسته صاف باشد بحری که بیکنارست صائب تبریزی