صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۳۵: مجروح عشق را سر و برگ علاج نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مجروح عشق را سر و برگ علاج نیست این خون گرفته را به طبیب احتیاج نیست برق از زمین سوخته نومید می رود تاراج دیده را غم باج و خراج نیست در وادیی که قطع امیدست چاره ساز دردی که بی دوا نشد آن را علاج نیست مجنون چه خون که در دل لیلی نمی کند از خود رمیده را به وصال احتیاج نیست راضی نمی شوند به گنج از دل خراب در ملک عشق برده معمور باج نیست بر تخت دار، شوکت منصور را ببین کیفیت بلند کم از هیچ تاج نیست این آن غزل که اهلی شیراز گفته است آن را که عقل نیست به هیچ احتیاج نیست صائب تبریزی