صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۵۹: آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است سودای عشق در سر مجنون گذاشته است بهر خراب کردن روی زمین بس است چشم تو گردشی که به گردون گذاشته است شد سالها و آتش ازو می چکد هنوز دستی که لاله بر دل مجنون گذاشته است مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت داغی که یادگار به هامون گذاشته است وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت در نقطه ای که این همه مضمون گذاشته است دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب خطی که لب بر آن لب میگون گذاشته است در دل خیال چشم تو در خواب رفته است آهو سری به دامن مجنون گذاشته است صائب چو نیک در نگری هست حکمتی پیر مغان که خم به فلاطون گذاشته است صائب تبریزی