صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۳۳: فغان که گرد سر او نمی توانم گشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان که گرد سر او نمی توانم گشت چو زلف بر کمر او نمی توانم گشت همیشه گرد دلش بی حجاب می گردم اگر چه گرد سر او نمی توانم گشت ز بس که تیر نگاهش بلند پروازست ز دور در نظر او او نمی توانم گشت مرا ز بی پر و بالی غمی که هست این است که گرد بام و در او نمی توانم گشت ازان ز هر دو جهان بیخبر شدم صائب که غافل از خبر او نمی توانم گشت صائب تبریزی