صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۷۵: درین دو هفته که زاینده رود سرشارست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درین دو هفته که زاینده رود سرشارست پلی است آن طرف آب، هر که هشیارست چسان ز سیر چمن خاطرم گشاده شود؟ که بوی گل به دماغ ضعیف من بارست دل آرمیده بود تا شمرده است نفس چمن صحیح بود تا نسیم بیمارست عرق ز روی تو آتش به زیر پا دارد عجب نباشد اگر همچو اشک، سیارست به خارخار هوس دامن تو در گروست وگرنه بادیه عشق بی خس و خارست به وصل دلبر کنعان رسیدن آسان نیست متاع این سفر از چشم همچو دستارست ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم که هر چه جز دل خود می خورم زیانکارست جهان به مجلس مستان بیخرد ماند که در شکنجه بود هر کسی که هشیارست به مجمعی که فتادی بساز با یاران که در نماز جماعت شتاب بیکارست مخور فریب مسیحا و چاره سازی او که شربت دل بیمار، چشم بیمارست نظر به کعبه و بتخانه نیست عاشق را که طفل، شوخ چو افتاد خانه بیزارست به طبع تازه صائب فسردگی مرساد! که در بهار و خزان خامه اش گهربارست صائب تبریزی