صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۷۴: خوشا سری که ز تدبیر عقل نومیدست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا سری که ز تدبیر عقل نومیدست که سال و ماه به دیوانه سر به سر عیدست ز شهر دورشدن ها کفایت مجنون همین بس است که فارغ ز دید و وادیدست مدار دست ز اصلاح خود به موی سفید که دل سفید چو گردید صبح امیدست به گوشمال مده رو سیاه را تهدید که بنده را خط راه گریز، تهدیدست همین بس است ز قهر خدا سزای بخیل که فقر دارد و از مزد فقر نومیدست خبر ز تلخی آب بقا کسی دارد که همچو خضر گرفتار عمر جاویدست غرور حسن گرفته است دیده خورشید وگرنه لاغری ماه، عیب خورشیدست مباش بی نفس سرد یک زمان صائب که آه سرد در آن نشأه سایه بیدست صائب تبریزی