صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۵۵۴: خط سبزی که به گرد رخ او گردیده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خط سبزی که به گرد رخ او گردیده است دفتر دعوی خورشید به هم پیچیده است برگریزان تو خوشتر بود از گلریزان در بهار آن که ترا دیده چه گلها چیده است پله نشو و نما نیست به این رعنایی سرو از نسبت قد تو چنین بالیده است گر نه آیینه حذر دارد ازان غمزه، چرا زره از جوهر خود زیر قبا پوشیده است؟ تا قیامت گرهش باز نگردد چون خال هر که را فکر سر زلف به هم پیچیده است شور مرغان چمن حوصله سوزست امروز گل بیدرد به روی که دگر خندیده است؟ غافل از خال و خط و زلف و دهان تو شده است ساده لوحی که به خورشید ترا سنجیده است می ربایند ز هم لاله رخان دست بدست تا به پای تو حنا چهره خود مالیده است ماه از شرم عذار تو حصاری شده است این نه هاله است که بر گرد قمر گردیده است گر شود شبنم فردوس همان رو به قفاست عرقی کز رخ آن ماه جبین غلطیده است دل صد پاره به شیرازه نمی گردد جمع رشته بیهوده بر این دسته گل پیچیده است می شود واصل دریای حقیقت چو حباب هر که صائب نظر از هستی خود پوشیده است صائب تبریزی