صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۴۵۵: خط شبرنگ کز او حسن بتان از خطرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خط شبرنگ کز او حسن بتان از خطرست چشم عیار ترا پرده گلیم دگرست نیست از آب گهر بر جگر تشنه لبان از لب لعل تو داغی که مرا بر جگرست ناامیدی است به پیغام لباسی خرسند ور نه از یوسف ما باد صبا بیخبرست دولتی را که بود بال هما باعث آن پیش ارباب بصیرت به جناح سفرست چه خیال است ز ما خاطر خاری شکند؟ پای پر آبله سوختگان دیده ورست زنگ افسوس بود قسمتش از نقش و نگار هر که چون آینه و آب، پریشان نظرست دیده حسرت غواص نفس باخته ای است هر حبابی که درین قلزم خون جلوه گرست طالع شبنم بی شرم بلند افتاده است ورنه از دامن گل دامن ما پاکترست در شکرزار قناعت نبود تلخی عیش دیده مور درین بادیه تنگ شکرست شکوه از سنگ ندارد گهر ما صائب هر شکستی که به گوهر رسد از هم گهرست صائب تبریزی