صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۸۷: زان دهن انگشتر زنهار می باید گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان دهن انگشتر زنهار می باید گرفت بعد ازان مهر از لب اظهار می باید گرفت نوبهار آمد، ره گلزار می باید گرفت داد دل از ساغر سرشار می باید گرفت در چنین فصلی که عریانی لباس صحت است پنبه از مینا، ز سر دستار می باید گرفت بر خود اوضاع جهان هموار کردن سهل نیست خار بی گل را گل بی خار می باید گرفت خون خود را لعل کردن کار هر بیدرد نیست جا به زیر تیغ چون کهسار می باید گرفت می کند از دوستان خصمی تراوش بیشتر طوطیان را سبزه زنگار می باید گرفت هیچ سایل را مبادا کار با سنگین دلان! بوسه ای زان لب به چندین بار می باید گرفت موشکافان کفر می دانند شید و زرق را رشته تسبیح را زنار می باید گرفت تا به کی شد دل از طول امل در پیچ و تاب؟ از فسون این مهره را از مار می باید گرفت مشت خاکی را که سامان وصول بحر نیست دامن سیل سبکرفتار می باید گرفت تا نگردیده است صائب استخوانت توتیا گوشه ای زین خلق ناهموار می باید گرفت صائب تبریزی