صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۳۳: تیغ بر خورشید خواباند خم ابروی دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیغ بر خورشید خواباند خم ابروی دوست در کمند آرد صبا را زلف عنبر بوی دوست بس که با تردامنان زانو به زانو می کشید زنگ بدنامی گرفت آیینه زانوی دوست تا نهادم بر سر کویش قدم، رفتم ز دست گرده بیهوشدارو بود خاک کوی دوست همچو طفلی کز دبستان رخصت باغش دهند می دهد هر قطره اشکم به جست و جوی دوست رشته امید چندین مرغ دل را پاره کرد دستبازی های گستاخ صبا با موی دوست یک به یک پهلونشینان را به خاک و خون نشاند برنمی آید کسی با تیغ یک پهلوی دوست شوق هر شب کعبه را صائب به آن تمکین که هست در لباس شبروان آرد به طوف کوی دوست صائب تبریزی