صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۲۰۴: زیر پای سرو چون آب روان غلطیدنی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زیر پای سرو چون آب روان غلطیدنی است گل به تردستی ز عکس تازه رویان چیدنی است گر لباس فاخری در عالم ایجاد هست از گناه زیردستان چشم خود پوشیدنی است پیشدستی کن، ازین تشویش خود را وارهان جام پر زهر اجل چون عاقبت نوشیدنی است از دم سرد خزان چون می رود آخر به باد با لب خندان به گلچین سر چو گل بخشیدنی است تا به کی در استخوان بندی گدازی مغز خود؟ این طلسم استخوانی چون ز هم پاشیدنی است وقت خود ضایع مکن چون غافلان در چیدنش چون بساط زندگانی عاقبت برچیدنی است بر دل آزاده حسن خلق بند آهن است از گل بی خار بیش از خار دامن چیدنی است نیست از بخت سیه دلهای روشن را ملال دیده آیینه شبها ایمن از نادیدنی است دل ز اشک گرم خالی ساز هنگام صبوح در زمین پاک، صائب تخم خود پاشیدنی است صائب تبریزی