امیر حسینی غوری
كنز الرموز
در بیان محبت میفرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه بر نطع محبت راه یافت همچو فرزین دستبوس شاه یافت مایه داری کاین گهر را معدنست آب حیوانش بزیر دامنست این سعادت هر کرا در برگرفت خاک پایش را فلک بر سر گرفت بلبلی کاو لاف مطلق میزند روز و شب بانگ انا الحق میزند اول از اول برآمد گفتگوی ورنه خاکی را که دادی آبروی هر که او از خود بکلی وا نرست نامدش دری این دریا به دست گرنه این نوبت ز اول وی زدی پور عمران طبل ارنی کی زدی در محبت جستجوی خود خطاست زانکه این وحدت بیابان فناست چون محبت تیغ وحدت برکشید سر نبیند هرکه اینجا سرکشید خود محبت فارغ از ماو منی است هر که او رادولت خود روشنيست دوستی با بودن ایثار تست در عبارت آن نمی آید درست هرکرا تیغ محبت سر برید در فضای قرب او ادنی رسید خونبهای او بجز دیدار نیست هر دو عالم را در این ره کار نیست از محبت بردر محبوب شو بی طلب دیوانه مطلوب شو بیخیال دوستی برخور ز دوست دوستی را غیر دان آنجا که اوست امیر حسینی غوری