صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۰۸۸: نازک اندامی که عالم تشنه آغوش اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نازک اندامی که عالم تشنه آغوش اوست سایه بالای او از سرکشی همدوش اوست باده تلخی که ما را در سماع آورده است نه خم افلاک در وجد و سماع از جوش اوست زان گلاب تلخ کز رخساره گل می چکد می توان دانست پند بلبلان در گوش اوست می توان خواند از بیاض چهره اش چون خط سبز گفتگوهایی که پنهان در لب خاموش اوست آدمی گر خون بگرید از گرانباری رواست کانچه نتوانست بردن آسمان، بر دوش اوست طوق قمری گر چه باشد صائب از دل تنگتر سرو با آن دستگاه حسن در آغوش اوست صائب تبریزی