صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۸۷۵: در شب وصل تو می لرزد دل چون آفتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شب وصل تو می لرزد دل چون آفتاب تا مباد از رخنه ای آرد شبیخون آفتاب هر سری را در خور همت کلاهی داده اند افسر دیوانگان باشد به هامون آفتاب هیچ جا در عالم وحدت تهی از یار نیست نامه هر ذره ای اینجاست مضمون آفتاب ناخنی خورده است بر دل از هلال ابروی من زان نشیند از شفق هر شام در خون آفتاب از رخت آیینه را خوش دولتی رو داده است در درون خانه اش ماه است و بیرون آفتاب صائب آن بهتر که گردون ترک بی رویی کند زردرویی می کشد زان روی گلگون آفتاب صائب تبریزی