صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۹۸: وادید کرده است به من تلخ، دید را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وادید کرده است به من تلخ، دید را در رجعت است عادت اعداد، عید را بر گوش و لب ستم نتوان کرد بیش ازین مسدود می کنم ره گفت و شنید را صبح وصال می شمرد قدردان عشق در راه انتظار تو، چشم سفید را گلگونه شفق رخ خورشید را بس است حاجت به شمع نیست مزار شهید را دست تهی بود سپر سنگ حادثات دارد بپای، بی ثمری سرو و بید را در کار سخت جوهر مردان عیان شود بی قفل، فتح باب نباشد کلید را خواهی که نشأه تو دوبالا شود ز می صائب به روی جام ببین ماه عید را صائب تبریزی