صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۷۳: به خرج رفت حیاتم ز هرزه کوشی ها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خرج رفت حیاتم ز هرزه کوشی ها به خاک ریخت شرابم ز خامجوشی ها به سود داشتم امیدها درین بازار نماند مایه به دستم ز خودفروشی ها نفس به باد فنا مشت خاک من می داد نمی رسید به فریاد اگر خموشی ها بدوز دیده باریک بین ز عیب، که نیست لباس عافیتی به ز عیب پوشی ها رسید نوبت پیری و خون دل خوردن گذشت فصل جوانی و باده نوشی ها چنان که بال و پر شعله می شود خس و خار غرور نفس فزود از پلاس پوشی ها متاع یوسفی خود به سیم قلب دهم گران نیم به عزیزان ز خودفروشی ها به حرف وصوت گشایم چرا دهن صائب؟ مرا که جنت دربسته شد خموشی ها صائب تبریزی