صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۱۲: ز عشق، سینه پر داغ گلشنی است مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق، سینه پر داغ گلشنی است مرا به باغ خلد ز هر داغ روزنی است مرا چرا به عقل ز دیوانگی پناه برم؟ که از جنون، دهن شیر مأمنی است مرا چو شمع، مد حیاتم بود ز رشته اشک به دیده هر مژه بی اشک سوزنی است مرا همان ز بخت سیه پیش پا نمی بینم اگر چه هر سر مو شمع روشنی است مرا خجالت گنه از تیغ جانگدازترست گذشتن از سر تقصیر، کشتنی است مرا کنم چگونه ادا شکر دست و تیغ ترا؟ که هر شکاف ز دل صبح روشنی است مرا نمی پرد به پر کاه دیگران چشمم ز سیر چشمی، هر دانه خرمنی است مرا مگر به بال و پر بیخودی رسم جایی وگرنه نقش قدم چاه بیژنی است مرا ز بار دل چو صنوبر درین شکفته چمن نهفته در ته هر برگ شیونی است مرا ز حرف سرد ملامتگران چرا لرزم؟ به آتش جگر گرم، دامنی است مرا به گرد کعبه مقصود چون رسم صائب؟ ز عزم سست به هر گام رهزنی است مرا صائب تبریزی