صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۷۷: پرده دار حرف دعوی کن لب خاموش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پرده دار حرف دعوی کن لب خاموش را از دبستان بر میاور طفل بازیگوش را مور بر خوان سلیمان خون خود را می خورد خرمن گل مایه حسرت بود آغوش را نیست بر بالای دست خاکساری هیچ دست خشت خم می نوشد اول، باده سرجوش را باغبان گل را کند سیراب از بهر گلاب ساقی از می بهر بردن می فزاید هوش را جز پشیمانی سخن چینی ندارد حاصلی حلقه بیرون در کن در مجالس گوش را مستی و مخموری عالم به هم آمیخته است دور باش نیش در دنبال باشد نوش را این زمان در زیر بار کوه منت می روم من که می دزدیدم از دست نوازش دوش را گرد آن چاه زنخدان در زمان خط مگرد بیشتر باشد خطر از چاهها خس پوش را بر سر بی مغز، صائب کسوت پشمین منه از سر خوان تهی بردار این سرپوش را صائب تبریزی