شاهدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵: به پیش عارض او عرض آفتاب مکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پیش عارض او عرض آفتاب مکن که آفتاب از او ذره ایست بی سر و بن محبت من و دلدار سابق از ازل است از آن زمان که قلم رفت بر صحیفه کن به فکر آن دهن اندیشه کرده عقل بسی نیافت در ره این نکته هیچ جای سخن شراب کهنه بده ساقیا که هست لطیف به نوبهار گل تازه و شراب کهن چو شاهدی ز ره زهد و توبه باز آمد به رغم مدعیان ساقیا قدح پرکن شاهدی