شاهدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۲: به عشق آن میان شد مدتی با من سمر بندم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به عشق آن میان شد مدتی با من سمر بندم همی خواهم که من با کاکلش سودا به سر بندم به زنجیر سر زلفش دلم در قید محکم بود فروزان کاکلش بر سر بهر سو بند بر بندم دلم بگرفت در غربت کجایی ساربان آخر کزین دهر خراب آباد رخت خویش بربندم چو از خلق جهانم می رسد محنت به هر جایی به کنج عزلتی بنشینم و بر خلق در بندم چو از روز ازل با یار ما ر ا عهد محکم بود بگو ای شاهدی من دل به دلدار دگر بر بندم شاهدی