شاهدی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲: ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند که هر رشته ای بر رشته ای هست پیوند به تیری ز مژگان نواز این دلم را از آن چشم سحار این جور تا چند شکر گر مکرر کند نام خود را شکر خنده بنما از آن لب به کل قند گشاد دل از زلف دل بند توست سپاریم ما هم دل خود به دلبند مبادا دل از درد داغ تو خالی کزین درد و داغ ست پیوسته خرسند جنون ورز شاهدی گر عاشقی تو که دیوانگی نیست کار خردمند شاهدی