وطواط بلخی
قصاید
شمارهٔ ۲۱۰ - خطاب به ملک اتسز: خسروا، از کمال دانایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خسروا، از کمال دانایی روی دولت همی بیارایی گاه مال زمین همی بخشی گاه فرق فلک همی سایی حرب جویان نهان شوند از بیم چون تو از حربگه پدید آیی پای فتنه تویی که بربندی بند گردون تویی که بگشایی شکنی روز کین بیک حمله صد مصاف عدو بتنهایی در جهان بر همه گنهکاران بتجاوز همی ببخشایی داند ایزد که هست خاک درت نزد من بنده همچو بینایی شغل من نیست بر در تو مگر وصف گویی و مدح آرایی خود نکردم گنه و گر کردم از سر ابلهی و خود رایی هیچ از آنجا که لطف سیرت تست هست ممکن که عفو فرمایی؟ وطواط بلخی