وطواط بلخی
قصاید
شمارهٔ ۱۲۲ - در مدح ابوالفضل نصر بن خلف پادشاه نیمروز: پادشاهی کوست ایمان را کنف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پادشاهی کوست ایمان را کنف پادشاهان را به جاه او شرف تاج دین، بوالفضل ، شاه نیمروز ناصر اسلام، نصر بن خلف اوست امروز آن خلف اندر هدی کز خصالش زنده شده نام سلف قدر او نجم معالی را فلک طبع او در معانی را صدف ای ز تف آتش شمشیر تو گشته خفتنان دلیران همچو خف گنجی اموال تو هنگام عطا تیر آمال خلایق را هدف عدل تو از بهر نظم روزگار نصب کرده ناظری از هر طرف بحر زاخر خوانمت، نی نی، تراست صد هزارتن بحر زاخر در دو کف از عنا تا دیده ای باشد بنم وز اسف تا سینه ای باشد بتف باد بخش دشمنان تو عنا باد قسم حاسدان تو اسف وطواط بلخی