سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۳۴: ای ترا هرگز نبوده یاری از یاران دریغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ترا هرگز نبوده یاری از یاران دریغ وصل خود را چند داری از طلب کاران دریغ غم فرستادی بجانم جان بدل ایثار کرد یار را هرگز نباشد راحت از یاران دریغ ما همه بیمار عشق و داروی ما وصل تست ظلم باشد داشتن دارو ز بیماران دریغ شمع وصلت کرده روشن روز چندین خفته را در شب تاریک هجرت مانده بیداران دریغ خشک شد بی آب وصلت کشت زار عیش ما تا بکی داری ز کشت خشک ما باران دریغ من باقبالی برین در دارم آبی ورنه داشت خاک این درگاه را دولت ز بسیاران دریغ هرکه بیند با رقیبان مر ترا گوید همی هستی ای گنج گهر در صحبت ماران دریغ یار زیبایی ولیکن انده یارانت نیست دلبری لیکن نداری خوی دلداران دریغ سیف فرغانی