سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۳۲: ای بی خبر زحسن گلستان روی خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بی خبر زحسن گلستان روی خویش خوش بوی کن بنفشه تر ار بموی خویش ای ماه نور برده ز رخسار (تو)ببین درآفتاب پرتو خورشید روی خویش ای ازرخ تو حسن قوی کرده پشت خود مه ازتو شرمسار بروی نکوی خویش ای ماه وخور ز خرمن حسن تو خوشه چین دیگر چوکه بباد مده خاک کوی خویش شاهان حسن را رخ خوبت پیاده کرد میدان ازآن تست در انداز گوی خویش عنبر که همچو مشک معطر کند مشام خاکیست طره تو بدو داده بوی خویش می کو معاشران را دارد قرابه پر بشکست پیش لعل لب تو سبوی خویش یا از درم درآی چو ناخوانده میهمان یا از سرم ببر هوس جست وجوی خویش چون سیف از محبت خود خالیم مکن روزی که خامشم کنی از گفت وگوی خویش سیف فرغانی