سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۲: منم امروز دور از مشرب خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم امروز دور از مشرب خویش بسر پویان بسوی مطلب خویش بلعلت تشنه شد آب روانم رها کن تشنه را در مشرب خویش تو خورشیدی و من بی نور رویت چنین تا کی بروز آرم شب خویش ز شوق ار بر دهانت می نهم لب نه لعل تو همی بوسم لب خویش چنانم متحد با تو که در تو همی یابم حرارت از تب خویش تو با این حسن اگرچه دین نداری امام عصری اندر مذهب خویش ترا از دوستی خواهم که چون جان کنم پیراهنی از قالب خویش مرا خود از سر غفلت خبر نیست که دارم پای تو در جورب خویش غم تو قوت من شد کسبم اینست حلالی می خورم از مکسب خویش بیاو از رقیب خود میندیش فلک را نیست بیم از عقرب خویش من از درد تو ای درمان دلها بیارب آمدم از یارب خویش بدین طالع ندانم از که نالم ز ماه دوست یا از کوکب خویش درین ره سیف فرغانی فروماند چنین تا کی دواند مرکب خویش سیف فرغانی