سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۱: آه درد مرا دوا که کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه درد مرا دوا که کند چاره کارم ای خدا که کند چون مرا دردمند هجرش کرد غیر وصلش مرا دوا که کند از خدا وصل اوست حاجت من حاجت من جز او روا که کند من بدست آورم وصالش لیک ملک عالم بمن رها که کند دادن دل بدو صواب نبود درجهان جز من این خطا که کند لایقست اوبهر وفا که کنم راضیم من بهر جفا که کند دی مرا دید داد دشنامی اینچنین لطف دوست باکه کند ای توانگر بحسن غیر ازتو جود با همچو من گدا که کند وصل تو دولتیست تا که برد ذکر تو طاعتیست تا که کند جان بمرگ ار زتن جدا گردد مهرت از جان من جدا که کند سیف فرغانی از سر این کوی چون تو رفتی حدیث ما که کند سیف فرغانی