حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۴۹: ای آفت جان ها خم ابروی کمندت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آفت جان ها خم ابروی کمندت غارت گر دل ها قد دل جوی بلندت تا آفت چشمت نرسد دست حق افشاند بر آتش رخسار تو از خال سپندت ای ترک سمنبر بسرم تاز سمندی گوی خم چوگان سرخوبان خجندت افتاده خلاصیش به فردای قیامت هر صید که گردیده گرفتار به بندت شد رشک فلک روی زمین تا که نشسته برخاک هلال از اثر لعل سمندت اندام تو خود قاقم و خزاست زنرمی سودی ندهد جامهٔ دیبا و برندت دارد سر یغما شد من غمزهٔ شوخت اینک دل و جانی اگر این هست پسندت تا دفع عوارض بشود زان گل عارض یک بوسه بما ده بزکواة از لب قندت ناصح چه دهی پند باسرار ز عشقش او نیست از آنها که دهد گوش به پندت حکیم سبزواری