جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶: گر از لعل تو کام جان برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر از لعل تو کام جان برآید بر ما کار جان آسان برآید عذار تو گلی بالات سروی ست که گرد باغ ناگاهان برآید ز خجلت گل ز بستان برنیاید ولیکن سرو از بستان برآید بیا تدبیر آب چشم من کن وگرنه در جهان طوفان برآید شبی خواهم که پنهان پیشم آیی ولی خورشید کی پنهان برآید لبت جانست و خطّت مور ما را نمی باید که مور از جان برآید جلال! اوصاف لعل او فرو خوان که شور از مجلس مستان برآید جلال عضد یزدی