جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸: طاعت ما جز مَی مغانه نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طاعت ما جز مَی مغانه نباشد مسجد ما جز شرابخانه نباشد راه طلب را پدید نیست نهایت بادیه عشق را کرانه نباشد گفتی اگر جان دهی وصال بیابی جان بدهم تا ترا بهانه نباشد مردم آسوده سر نهند به بالین بالش عاشق جز آستانه نباشد تیرکمان ابروان سلسله مو را جز دل اهل نظر نشانه نباشد وقت غنیمت شمار ، صحبت احباب عمر یقین دان که جاودانه نباشد مرغ دلِ مستمند خسته دلان را جز شکن زلفت آشیانه نباشد هر که خورد بهر کار و بار جهان غم یک نفس از عمر شادمانه نباشد شادی آزاده ای که همچو جلالش فکر جهان و غم زمانه نباشد جلال عضد یزدی