جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۴۹: دل از هوای تو دشوار بر توانم داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل از هوای تو دشوار بر توانم داشت چگونه خاطر ازین کار بر توانم داشت نه آنچنان ز شراب شبانه سرمستم که راه کلبه خمّار بر توانم داشت بدین صفت که مرا دیده در تو حیران است قدم ز پیش تو دشوار بر توانم داشت مرا تنی ست چو کاهی و بار غم چون کوه گمان مبر که من این بار بر توانم داشت ز جان من رمقی تا به جاست می کوشم مگر ز راه خود این خار بر توانم داشت سرشک من نه چنان است کآستین یک دم ز پیش دیده خونبار بر توانم داشت ازین هوس که مرا در سر است ظن مبرید که من سر از قدم یار بر توانم داشت به ترک دین بکنم چون جلال اگر روزی ز چین زلف تو زنّار بر توانم داشت جلال عضد یزدی