جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۳۶: کسی را در دو عالم حاصلی هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی را در دو عالم حاصلی هست که او را چون تو آرام دلی هست عجب دارم که در اطراف عالم بدین پاکیزگی آب و گلی هست نپندارم که در فردوس اعلی ز کوی دوست خوشتر منزلی هست رموز عشق چون من کس نداند بگو تا حل کنم گر مشکلی هست چو خونی می چکد بی ضربتی نیست چو مقتولی ببینی قاتلی هست نه تنها من توقّع دارم انعام ز هر جانب که بینی سایلی هست کسی را کاتّصالی هست با دوست ز دوران حیاتش حاصلی هست مکن عیبم که هر جایی ست یارت که او شمع است و در هر محفلی هست جلال! این بحر کافتادی تو در وی نه دریایی ست کآن را ساحلی هست جلال عضد یزدی