ملا مسیح پانی پتی
رامایانا | رام و سیتا
دیدن رام ماه را و پنداشتن سیتا و مخاطب کردن او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو باز آمد به خود لختی شبانگاه فکنده چشم پر خون بر رخ ماه مشابه دید روی دلستان را صنم پنداشت ماه آسمان را ز بس کز جام شوقش دل شد از دست زمین تا آسمان نشناخت چون مست چو دیوانه ز ماه نو برآشفت به ماه چارده رو کرده می گفت کجا بودی ندیدم رویت از دوش بیا تا بر کشم اکنون در آغوش بسا کز درد دل شد گریه افزون ز کوه غم بر آمد چشمۀ خون به لچمن فرض شد تیمار خواری مریض عشق را بیمار داری که ای لب تشنه آب ار نیست موجود توان از صبر پی بردن به مقصود مراد دل که گنج ناپدید است یقین دان صبر قفلش را کلید است مکن یکبار دست و پای خود گم برین بی طاقتی خود کن تب سم نه ازهر غم همی ما را سرشتند به خاك آدم اول دانه کشتند شناسد لذت غم هر که مرد است که مردانه رود هر جا که درد است جوابش داد و بر کرد از جگر آه میان بسته به جست و جوی آن ماه که با من همرهی کن ت ا توانی ترا باید مرا تنها نمانی چو هم ت گر شوی یکدل به کارم شود روزی یقین همراه یارم سخن گفت و کمر بست و روان شد تن مرده به جست و جوی جان شد ملا مسیح پانی پتی