مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۲۳۴: ای دیده من جمال خود اندر جمال تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دیده من جمال خود اندر جمال تو آیینه گشته ام همه بهر خیال تو و این طرفه تر که چشم نخسپد ز شوق تو گرمابه رفته هر سحری از وصال تو خاتون خاطرم که بزاید به هر دمی آبستن است لیک ز نور جلال تو آبستن است نه مهه کی باشدش قرار او را خبر کجاست ز رنج و ملال تو ای عشق اگر بجوشد خونم به غیر تو بادا به بی مرادی خونم حلال تو سر تا قدم ز عشق مرا شد زبان حال افغان به عرش برده و پرسان ز حال تو گر از عدم هزار جهان نو شود دگر بر صفحه جمال تو باشد چو خال تو از بس که غرقه ام چو مگس در حلاوتت پروا نباشدم به نظر در خصال تو در پیش شمس خسرو تبریز ای فلک می باش در سجود که این شد کمال تو مولانا بلخی