مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۲۰۱: در گذر آمد خیالش گفت جان این است او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در گذر آمد خیالش گفت جان این است او پادشاه شهرهای لامکان این است او صد هزار انگشت ها اندر اشارت دیده شد سوی او از نور جان ها کای فلان این است او چون زمین سرسبز گشت از عکس آن گلزار او نعره ها آمد به گوشم ز آسمان این است او هین سبکتر دست درزن در عنان مرکبش پیش از آن کو برکشاند آن عنان این است او جمله نور حق گرفته همچو طور این جان از او همچو گوهر تافته از عین کان این است او رو به ماه آورد مریخ و بگفتش هوش دار تا نلافی تو ز خوبی هان و هان این است او شمس تبریزی شنیدستی ببین این نور را کز وی آمد کاسدی های بتان این است او مولانا بلخی