مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۱۶۲: دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو که هر بندی که بربندی بدرانم به جان تو من آن دیوانه بندم که دیوان را همی بندم زبان مرغ می دانم سلیمانم به جان تو نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من نخواهم جان پرغم را تویی جانم به جان تو چو تو پنهان شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو گر آبی خوردم از کوزه خیال تو در او دیدم وگر یک دم زدم بی تو پشیمانم به جان تو اگر بی تو بر افلاکم چو ابر تیره غمناکم وگر بی تو به گلزارم به زندانم به جان تو سماع گوش من نامت سماع هوش من جامت عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو درون صومعه و مسجد تویی مقصودم ای مرشد به هر سو رو بگردانی بگردانم به جان تو سخن با عشق می گویم که او شیر و من آهویم چه آهویم که شیران را نگهبانم به جان تو ایا منکر درون جان مکن انکارها پنهان که سر سرنبشتت را فروخوانم به جان تو چه خویشی کرد آن بی چون عجب با این دل پرخون که ببریده ست آن خویشی ز خویشانم به جان تو تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان بکش در مطبخ خویشم که قربانم به جان تو ز عشق شمس تبریزی ز بیداری و شبخیزی مثال ذره گردان پریشانم به جان تو مولانا بلخی