مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۱۰۹: ای تو پناه همه روز محن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای تو پناه همه روز محن بازسپردم به تو من خویشتن قلزم مهری که کناریش نیست قطره آن الفت مرد است و زن شیر دهد شیر به اطفال خویش شاه بگوید به گدا کیمسن بلک شود آتش دایه خلیل سرمه یعقوب شود پیرهن نور بد و شد بصر از آفتاب آب بنوشد ز ثری یاسمن بلک کشد از بت سنگین غذا با همه کفرش به عبادت شمن قهر کند دایگی از لطف تو زهر دهد دایه چو آری تو فن گردد ابریشم بر کرم گور حله شود بر تن مؤمن کفن بس کن از این شرح و خمش کن که تا بلبل جان خطبه کند بر فنن مولانا بلخی