مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۲۰۷۵: توی که بدرقه باشی گهی گهی رهزن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
توی که بدرقه باشی گهی گهی رهزن توی که خرمن مایی و آفت خرمن هزار جامه بدوزی ز عشق و پاره کنی و آنگهان بنویسی تو جرم آن بر من تو قلزمی و دو عالم ز توست یک قطره قراضه ای است دو عالم تویی دو صد معدن تو راست حکم که گویی به کور چشم گشا سخن تو بخشی و گویی که گفت آن الکن بساختی ز هوس صد هزار مغناطیس که نیست لایق آن سنگ خاص هر آهن مرا چو مست کشانی به سنگ و آهن خویش مرا چه کار که من جان روشنم یا تن تو باده ای تو خماری تو دشمنی و تو دوست هزار جان مقدس فدای این دشمن تو شمس دین به حقی و مفخر تبریز بهار جان که بدادی سزای صد بهمن مولانا بلخی