مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف م ، ن ، و
غزل شمارهٔ ۱۹۵۶: سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن آستین را می فشاند در اشارت سوی من همچو چشم کشتگان چشمان من حیران او وز شراب عشق او این جان من بی خویشتن زیر جعد زلف مشکش صد قیامت را مقام در صفای صحن رویش آفت هر مرد و زن مرغ جان اندر قفس می کند پر و بال خویش تا قفس را بشکند اندر هوای آن شکن از فلک آمد همایی بر سر من سایه کرد من فغان کردم که دور از پیش آن خوب ختن در سخن آمد همای و گفت بی روزی کسی کز سعادت می گریزی ای شقی ممتحن گفتمش آخر حجابی در میان ما و دوست من جمال دوست خواهم کو است مر جان را سکن آن همای از بس تعجب سوی آن مه بنگرید از من او دیوانه تر شد در جمالش مفتتن میر مست و خواجه مست و روح مست و جسم مست از خداوند شمس دین آن شاه تبریز و زمن مولانا بلخی