مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۳۵۹: ز خود شدم ز جمال پر از صفا ای دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز خود شدم ز جمال پر از صفا ای دل بگفتمش که زهی خوبی خدا ای دل غلام تست هزار آفتاب و چشم و چراغ ز پرتو تو ظلالست جان ها ای دل نهایتیست که خوبی از آن گذر نکند گذشت حسن تو از حد و منتها ای دل پری و دیو به پیش تو بسته اند کمر ملک سجود کند و اختر و سما ای دل کدام دل که بر او داغ بندگی تو نیست کدام داغ غمی کش نه ای دوا ای دل به حکم تست همه گنج های لم یزلی چه گنج ها که نداری تو در فنا ای دل نظر ز سوختگان وامگیر کز نظرت چه کوثرست و دوا دفع سوز را ای دل بگفتم این مه ماند به شمس تبریزی بگفت دل که کجایست تا کجا ای دل مولانا بلخی