مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۳۵۵: دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال برآ به چرخ حقایق دگر مگو ز خیال ستاره ها بنگر از ورای ظلمت و نور چو ذره رقص کنان در شعاع نور جلال اگر چه ذره در آن آفتاب درنرسد ولی ز تاب شعاعش شوند نور خصال هر آن دلی که به خدمت خمید چون ابرو گشاد از نظرش صد هزار چشم کمال دهان ببند ز حال دلم که با لب دوست خدای داند کو را چه واقعه ست و چه حال مکن اشارت سوی دلم که دل آن نیست مپر به سوی همایان شه بدان پر و بال جراحت همه را از نمک بود فریاد مرا فراق نمک هاش شد وبال وبال چو ملک گشت وصالت ز شمس تبریزی نماند حیله حال و نه التفات به قال مولانا بلخی