مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۷۲: باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش باز سعادت رسید دامن ما را کشید بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش دیده دیو و پری دید ز ما سروری هدهد جان بازگشت سوی سلیمان خویش ساقی مستان ما شد شکرستان ما یوسف جان برگشاد جعد پریشان خویش دوش مرا گفت یار چونی از این روزگار چون بود آن کس که دید دولت خندان خویش آن شکری را که هیچ مصر ندیدش به خواب شکر که من یافتم در بن دندان خویش بی زر و سر سروریم بی حشمی مهتریم قند و شکر می خوریم در شکرستان خویش تو زر بس نادری نیست کست مشتری صنعت آن زرگری رو به سوی کان خویش دور قمر عمرها ناقص و کوته بود عمر درازی نهاد یار به دوران خویش دل سوی تبریز رفت در هوس شمس دین رو رو ای دل بجو زر به حرمدان خویش مولانا بلخی