مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۵۴: من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش خویش را غیر مینگار و مران از در خویش سر و پا گم مکن از فتنه بی پایانت تا چو حیران بزنم پای جفا بر سر خویش آن که چون سایه ز شخص تو جدا نیست منم مکش ای دوست تو بر سایه خود خنجر خویش ای درختی که به هر سوت هزاران سایه ست سایه ها را بنواز و مبر از گوهر خویش سایه ها را همه پنهان کن و فانی در نور برگشا طلعت خورشیدرخ انور خویش ملک دل از دودلی تو مخبط گشتست بر سر تخت برآ پا مکش از منبر خویش عقل تاجست چنین گفت به تثمیل علی تاج را گوهر نو بخش تو از گوهر خویش مولانا بلخی