مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۴۴: ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش در جهان هر مرد و کاری مرد کار خویش باش هر یکی زین کاروان مر رخت خود را رهزنند خویشتن را پس نشان و پیش بار خویش باش حس فانی می دهند و عشق فانی می خرند زین دو جوی خشک بگذر جویبار خویش باش می کشندت دست دست این دوستان تا نیستی دست دزد از دستشان و دستیار خویش باش این نگاران نقش پرده آن نگاران دلند پرده را بردار و دررو با نگار خویش باش با نگار خویش باش و خوب خوب اندیش باش از دو عالم بیش باش و در دیار خویش باش رو مکن مستی از آن خمری کز او زاید غرور غره آن روی بین و هوشیار خویش باش مولانا بلخی