مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۲۱۶: گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش ور زانک تو عاشق نه ای رو سخره می کن خار کش جانی بباید گوهری تا ره برد در دلبری این ننگ جان ها را ز خود بیرون کن و بر دار کش گاهی بود در تیرگی گاهی بود در خیرگی بیزار شو زین جان هله بر وی خط بیزار کش خود را مبین در من نگر کز جان شدستم بی اثر مانند بلبل مست شو زو رخت بر گلزار کش این کره تند فلک از روح تو سر می کشد چابک سوار حضرتی این کره را در کار کش چون شهسوار فارسی خربندگی تا کی کنی ننگت نمی آید که خر گوید تو را خروار کش همچون جهودان می زیی ترسان و خوار و متهم پس چون جهودان کن نشان عصابه بر دستار کش یا از جهودی توبه کن از خاک پای مصطفی بهر گشاد دیده را در دیده افکار کش مولانا بلخی