جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۷: در لطف بود گل ز تو افزون نه و هرگز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در لطف بود گل ز تو افزون نه و هرگز یا سرو چو بالای تو موزون نه و هرگز گردد خجل از روی تو خورشید فلک روز شب با تو برآید مه گردون نه و هرگز سر در خم زلف تو بود خلق جهان را باشد کس ازین سلسله بیرون نه و هرگز خونریز مرا کن به غم خویش حواله تیغت سزد آلوده بدین خون نه و هرگز فردا که فتد کار به میزان عدالت چربد ز غم من غم مجنون نه و هرگز دارم به دل از مار سر زلف تو زخمی بهتر شود این زخم به افسون نه و هرگز عهد تو و جامی ز ازل تا ابد آمد هرگز شود این عهد دگرگون نه و هرگز جامی هروی