جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۱: دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد مفتون شکرریزی شیرین سخنی شد هرچند که صد زخم ز خنجر به تنم زد هر یک پی بوسیدن دستش دهنی شد بس شه که چو خسرو لب شیرین تو چون دید در کوه زد از عشق سر و کوهکنی شد از بس که ز عشقم شده مشهور به هر کوی هرجا که نشستم ز بتان انجمنی شد برکشته عشق تو ز دل بسته جگر خون بنگر که شهید تو چه خونین کفنی شد تا از تو قبا مانع من گشت به تنگم خوش آنکه همین مانع او پیرهنی شد جامی که ز عقل و ادب افتاده به عشق است در محنت این کار عجب ممتحنی شد جامی هروی